امیرحسین رحیمی با وثیقه آزاد شده است
تاریخ انتشار: ۲۴ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۲۰۰۹۱
به گزارش گروه جامعه خبرگزاری آنا، طبق اعلام دادگستری استان البرز امیرحسین رحیمی در صحنه اغتشاشات شهرستان فردیس کوکتل مولوتوف به همراه داشته و اقدام به آتش زدن خیابان و تحریک مردم کرده است.
با توجه به اخباری که در برخی رسانهها در خصوص یکی از بازداشتیهای اغتشاشات اخیر در شهرستان فردیس به نام «امیر حسین رحیمی» منتشر شده است، روابط عمومی و ارتباطات دادگستری کل استان البرز اعلام کرد: امیرحسین رحیمی در صحنه اغتشاشات شهرستان فردیس در حالی که کوکتل مولوتوف به همراه داشته از سوی یکی از ضابطان دادگستری دستگیر شده و به کانون اصلاح و تربیت شهید کچویی منتقل شده است و شایعه زندان رفتن وی صحت ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
متهم در جلسات متعدد تحقیق که در روزهای مختلف از سوی مقامات قضایی از وی انجام شد به دفعات نزد مقام قضایی اظهار داشته که چندبار در اغتشاشات حضور داشته و در برخی موارد هم تصاویری از حضور خود گرفته و ارسال میکرده است. طبق تحقیقات به عمل آمده امیرحسین رحیمی در زمان بازداشت، به همراه عدهای دیگر در صحنه اغتشاشات حضور داشته و با پرتاب چندین کوکتل مولوتف که از قبل ساخته بودند، نسبت به آتش زدن خیابان و تحریک مردم اقدام میکرده است.
در خصوص متهم، از آنجایی که وکیلی برای وی معرفی نشده بود مرجع قضایی نسبت به معرفی وکیل تسخیری اقدام کرد و وکیل تسخیری نیز در جلسات تحقیق دادسرا حضور داشته و دفاعیات موکل خود را بیان کرده است و علاوه بر آن، به لحاظ مقررات قانونی متهم میتواند در هر مرحله از محاکمه نسبت به معرفی وکیل انتخابی خود نیز اقدام کند.
نکته قابل توجه این است که متهم در هیچ یک از اظهارات خود، چه در نزد ضابط و چه در نزد مقام قضایی در دادسرا، هیچ اشارهای به مصدوم بودن یا وجود ساچمه در بدن خود نکرده است که به محض اطلاع از این موضوع اقدامات درمانی در خصوص نامبرده آغاز شده است. پرونده پس از تکمیل تحقیقات، منتهی به صدور قرار جلب دادرسی و کیفرخواست شده و جهت رسیدگی به دادگاه اطفال و نوجوانان ارجاع شده است.
دادگاه با توجه به تکمیل تحقیقات مقدماتی در دادسرا، ضمن تعیین وقت رسیدگی، با اخذ تامین متناسب دستور آزادی را صادر کرد و متهم در حال حاضر آزاد شده است.
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: دادگستری دادگستری البرز اغتشاشات 1401 اغتشاشات اخیر محکومیت اغتشاشات اغتشاشات خیابانی امیرحسین رحیمی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۲۰۰۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چاپ مجموعهداستانی درباره شهدای شاه چراغ و اغتشاشات ۱۴۰۱
به گزارش خبرگزاری مهر، مجموعهداستان «مرمرهای سرخ» نوشته سودابه حمزهای به تازگی توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر و روانه بازار نشر شده است. اینکتاب درباره شهدای حمله تروریستی به حرم شاهچراغ و شهدای اغتشاشات اخیر است.
داستان های این کتاب، داستان های فراخوان خون نگاشت درباره شهدای حرم شاهچراغ (ع) و شهدای اغتشاشات است که از آبان تا دی ماه ۱۴۰۱ توسط نویسنده انقلابی (بنا) با همکاری انتشارات کتاب جمکران برگزار شد و داستان های منتخب به صورت مجموعه داستان منتشر شد.
حمله تروریستی چهارم آبان ۱۴۰۱ فردی مسلح به زایران حرم مطهر شاهچراغ (ع) به شهادت ۱۳ نفر و مجروح شدن ۳۰ نفر از هموطنان منجر شد. این اقدام که مسوولیت آن را گروهک تکفیری داعش برعهده گرفت، موجی از محکومیت در سطح ملی و بینالمللی را در پی داشت.
جامعه اسلامی نمود حرکت ما به سمت تمدن نوین اسلامی است ولی از نظر دشمنان این جامعه اسلامی و مدنیت اسلامی نباید شکل بگیرد زیرا بعد از آن دولت سازی و سپس تمدن نوین اسلامی شکل میگیرد که واقعاً سلطه استکبار و استعمار غرب، آمریکا، صهیونیست و همه را در هم می شکند، بنابراین این اتفاقات اخیر رخ داد.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
صدایش در ولوله جمعیت گم شد دستی از پشت سر روسریاش را کشید. موهایش در هوا پریشان شد خواست از میانشان بیرون بزند که پاره آجری به پیشانیاش خورد درد در تنش پیچید. سرش گیج رفت. به سمت برادرش نگاه کرد که به سویش میدوید. - دارید چیکار میکنید؟ خواهرمه نزنید نزنید لعنتیها! واسه چی خودسر کار میکنید؟ ولش کنید. گرمی خون را روی صورتش حس کرد. چشمهایش جایی را نمیدید. روی زمین افتاد خون آرام آرام از لای موهای پریشانش بر سنگفرش محوطه جاری شد وقتی برادرش او را روی دوش گرفت و به سمت خیابان دوید، صدای نفس نفس زدنش را میشنید.
این کتاب با ۱۱۰ صفحه و قیمت ۷۰ هزارتومان عرضه شده است.
کد خبر 6093337 فاطمه میرزا جعفری